۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبه

در دفاع از زندانیان با حبس های طولانی یا ابد و جلوگیری از ادامه اعدام ها حاضر به وحدت عمل هستیم.



 در دفاع از همه زندانیان غیر سیاسی و سیاسی با حبس های طولانی یا کوتاه مدت یا ابد یا زیر حکم اعدام  و جلوگیری از ادامه همه اعدام های غیر سیاسی و سیاسی (در دولت تدبیر و امید) حاضر به اقدام عملی مشترک در کشورهای مختلف با تمام نیروهای اپوزیسیون هستیم.
دفاع از جان و زندگی و حرمت انسان اما و اگر ندارد وبا زندان و اعدام تحت هرنامی مخالف هستیم.

 برای آزادی چه کسانی دست در دست هم قرار دهیم ومبارزه ای مشترک کنیم?

برای آزادی همه زندانیان گمنام و با نام مانند محمد نظری (که برادرش در جنگ ایران و عراق کشته شده است و رژیم برادرش را شهید می نامد و شیعه کرد و منتسب به حزب دمکرات کردستان ایران) که بیش از بیست و یک سال است که در زندان بسر می برد و محکوم به حبس ابد است و محمد نظری های نوعی دست در دست هم قرار دهیم و برای آزادی آنها مبارزه ای مشترک کنیم.

برای آزادی عمر فقیه پور، یک زندانی دیگر سیاسی از کردستان ایران که محکوم به حبس ابد است و بیش از سیزده سال است که در زندان بسر می برد.اتهام او هم ارتباط با حزب دمکرات کردستان بوده است و عمرفقیه پورهای نوعی دست در دست هم قرار دهیم و برای آزادی آنها مبارزه ای مشترک کنیم.

برای آزادی احمد تمویی( که پانزده سال است در زندان است و به خاطر حزب دمکرات زندانی و از زندانیان سیاسی کرد است) ,ابراهیم حسین پور( هفده سال است که در زندان است),عثمان مصطفی پور( از زندانیان سیاسی کرد که ۲۳ سال است که در زندان است و به خاطرارتباط با حزب دمکرات ایران بازداشت و زندانی شده است), سعید سنگر (یک زندانی دیگر کرد است که سیزده سال است که در زندان است) , خالد فریدونی (از اعضای حزب دمکرات کردستان و سیزده سال است که در زندان است و محکوم به حبس ابد است.) , حسین حمزه شجاع (از زندانیان سیاسی کرد است که محکوم به حبس ابد است و از دوازده سال پیش در زندان است.), زنان کرد مانند زینب جلالیان، قدریه قادری، امل شیخو، صفیه صادقی ( که هر چهارنفرسالهاست که با حکم های سنگین در زندان بسر می برند), امکو قادری و رمضان سعیدی، ناصح یوسفی، محمد امین عبداللهی، قادر محمد زاده (که هرپنج نفر هر کدام هشت سال است که در زندان هستند),احسان تپز، محمود بداغ، ارجان قریل، عمر چاپراز ( که هر چهارنفر هر کدام هفت سال است که در زندان اند.),زانیار و لقمان مرادی (که چهار سال است که زیر حکم اعدام اند.) حبیب افشاری و علی افشاری نیز دو برادرند، بهروز ایلخانی، سیروان نژادی، ابراهیم عیسی پور، منصور آروند و رضا اسماعیلی ( هر هفت نفر زیرحکم اعدام اند.),حاج کریم معروف عزیز (که نزدیک به هشتاد سال سن دارد، بیش از شانزده سال است که در زندان به سر می برد) و کلا برای آزادی هر انسانی که در زندان های جمهوری اسلامی است.


شش نفر از زندانیان کرد اهل سنت ( جمشید دهقانی و برادر جوان‌ترش، جهانگیر دهقانی، کمال مولایی و هادی حسینی حامد احمدی و صدیق محمدی  ) درانتظار مرگ هستند و احکام اعدام تایید شده و ممکن است هر لحظه اجرا شود.

اقدام برای انتقال ۲۶ زندانی عقیدتی محکوم به اعدام به زندان قزل‌حصار

 ماموستا کاوه ویسی (خالد منصور بلاغی) و مختار رحیمی که حکم اعدام در پرونده خود دارند اطلاع داده شد که باید با کلیه وسایل جهت انتقال به زندان قزل‌حصار آماده باشند.

اسامی برخی از کسانی که جهت انتقال به زندان رجایی شهر فراخوانده شده‌اند عبارت است از: کاوه ویسی، طالب ملکی، بهروز شاه‌نظری، مختار رحیمی، محمدیاور رحیمی، بهمن رحیمی، شهرام احمدی، محمد غریبی، پوریا محمدی، عالم برماشتی، آرش شریفی، عبدالرحمان سنگانی، فرزاد شاه‌نظری، وریا قادری‌فرد.

 

برای آزادی همه زندانیان گمنام و با نام, سیاسی و غیر سیاسی ,حزبی و غیرحزبی , ,مذهبی و غیرمذهبی , معتاد و غیرمعتاد, سنی و شیعه , کرد و بلوچ ,مسلمان و غیرمسلمان و........حاضر به اقدام عملی مشترک در کشورهای مختلف با تمام نیروهای اپوزیسیون (بدون استثنا) و مجامع حقوق بشری هستیم.

برای تماس و هماهنگی با ما با پیج کارگران آنارشیست ایران می توانید ارتباط برقرار کنید.
لطفا در کامل کردن لیست زندانیان غیر سیاسی(فارغ از اتهام یا جرمشان) و سیاسی (فارغ از گرایش سیاسی) یا مذهبی (فارغ از مذهبشان ) ما را در کاملتر کردن لیست مخصوصا زندانیان گمنام و زندانیانی که سالها است در زندان بسر می برند یا زیر حکم اعدام هستند.

 کارگران آنارشیست ایران 27.09.2013 

 پاینوشت : منبع 

 عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای درباره احتمال اعدام قریب‌الوقوع شش زندانی کرد سنی‌ در ایران ابراز نگرانی کرد. این سازمان می‌گوید که به رغم آزادی برخی زندانیان سیاسی ‌اعدام‌‌ها در ایران ادامه دارد. 

 در نشست رسانه‌ای حسن روحانی در نیویورک بیش از هر چیز از رابطه ایران و آمریکا و مذاکرات هسته‌ای پرسیده شد و هیچ سئوالی در مورد وضعیت حقوق بشر و زندانیان سیاسی ایران مطرح نشد در حالی که اعدام ها و نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی بی وقفه ادامه دارد.  

هرانا؛ گزارش تفصیلی، آماری نقض حقوق بشر در شهریور ماه ۹۲

۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

همبستگی با آکسیون اعتراضی گروه فمن و تقابل با تظاهرات کلیساهای کاتولیک آلمان علیه قانون "آزادی سقط جنین" در برلین



روز شنبه به فراخوان کلیساهای کاتولیک آلمان تظاهراتی علیه قانون "آزادی سقط جنین" در برلین مقابل پارلمان برگزار شد که کلیسا صلیب های سفید را بین تظاهرکنندگان مسیحی پخش کردند که در تظاهرات با خود حمل کنند و فعالین فمینیست علیه این تظاهرات ,آکسیون(عمل مستقیم) بر گزار کردند که باعث شوک شرکت کنندگان مسیحی‌ محافظه کار در تظاهرات شد. فعالین فمن با شعارهایی مانند "تن من , به من تعلق دارد"و"بدن من ,حق من است" به دخالت کلیسا و محدودیت آزادی فردی در تصمیمات زنان در باره بدن خود اعتراض کردند.

که البته این آکسیون گروه فمن با سرکوب پلیس و دستگیری فعالین فمن روبرو شد.عکس های بیشتر را می توانید اینجا ببینید و ویدئو را می توانید در سایت فمن اینجا ببینید.
در این فیلم (اینجا) به برخورد مسیحیان با این اکتیویستها (فعالین) و عدم مداخله پلیس علیه مسیحیان شرکت کننده در تظاهرات و به جای آن برخورد و دستگیری اکتیویستها (فعالین) دقت کنید.
 
گفتنی است که در انتخابات پارلمانی آلمان در روز یکشنبه گذشته ,آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان و رهبر حزب محافظه کار دموکرات مسیحی (CDU) و حزب مؤتلف‌اش در ایالت بایرن یعنی سوسیال مسیحی (CSU)، اکثریت نسبی ۵ /۴۱ درصدی را به دست آوردند که فاصله‌ی کمی با اکثریت مطلق دارد.

۱۳۹۲ شهریور ۱۷, یکشنبه

" هماهنگی " و یا ایجاد یک " شبکه همکاری مبارزاتی" و با کدامین نیروها ؟






دعوت به هماهنگی و یا همکاری برای سرنگونی جمهوری اسلامی :

آنارشیستها در ایران نیز می توانند ازتجربه همکاری مبارزاتی آنارشیستها با کمونیستها ، سوسیالیستها و جمهوریخواهان در جنگ داخلی اسپانیا به عنوان یک طرح مبارزاتی به نوعی با توجه به شرایط خاص ایران و نیروهای فعال در عرصه سیاسی آن ,جهت هماهنگی مبارزاتی استفاده کنند. بنابراین می توان با آن بخشی از گرایشات سیاسی در بین جمهوریخواهان ,کمونیستها ، چپ ها, سوسیالیستها و نیروهای مترقی رادیکال مبارز موجود درعرصه سیاسی ایران که عملگرا و سرنگونی طلب هستند٬ امکان ایجاد یک شبکه مبارزاتی را با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی بررسی کرد. یا حداقل هماهنگی هایی را در مبارزه مشترک آنارشیستها و دیگر مبارزین برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایجاد کنیم تا مبارزات همه مبارزین از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار شود.**

**هماهنگی‌ در شرایطِ خاصی‌ با اصول و افکار آنارشیستی ما متناقض نبوده و به معنی عضویت در هیچ دولت و حزبی نیست.
این پیشنهاد بدین معنا نیست که آنارشیستها ایده‌آلها و آرمانهای خود را کنار بگذارند, خود سانسوری کنند و این گرایشات که تاریخا و از لحاظ فکری در مقابل تفکر آنارشیستی قرار دارند را بپذیرند.
بنیانِ این اتحاد از دیدِ آنارشیستی بر این اصل ساده استوار است که همه اهداف و ایده‌آل‌های آنارشیستی با شرایط موجود در یک مرحله به دست نخواهند آمد. در نتیجه یک آنارشیست بر سر دو راهی حفظ نظام موجود و مبارزه برای سقوطِ آن ایستاده است٬ که به طور غیر مستقیم خود به نظامی منجر میشود که تنها یک یا دو تغییر مثبت از ده‌ها تغییر مورد نیازجامعه آنارشیستی٫ یک جامعه ی بی‌ دولت و بی‌ قانون٬ را در بر خواهد داشت . مبارزه با چنین نظام‌هایی در آینده هم از وظایف ما است . مبارزاتی برای آزادی و عدالتِ و رهانیدن همه زندگان از زنجیر‌ها‌یشان و تحقق‌ِ سوسیالیسمِ بدونِ دولت٫ چه در محلات چه در سطح کشور.

نقدی کوتاه بر اپوزیسیون ایران


بیشتر از سی سال است که همه طیفهای اپوزیسیون مدعی هستند که گول نخوردند و دیگران را متهم به فریب خوردگی و خیانت و .... میکنند ولی نمیدونم چرا جمهوری اسلامی روز به روز قویتر و مستبد تر میشود! اگر این نحوه مبارزه میخواست جواب بدهد تو این سالها داده بود . وقتی این حرکتها جواب نداده و فقط هزینه به بار آورده چرا نباید دنبال تغییر روش مبارزه باشیم؟ این لجاجت از نظر من دگماتیسم است. من موافق نیستم با اینکه چون مخالف جمهوری اسلامی هستم چشم رو روی باقی موارد ببندم.از نظر من نمیشه جمهوری اسلامی رو از پدیدآورندگانش که آمریکا وانگلستان باشند جدا کرد چون نهایتا همون سیستم ازش حمایت میکنه حتی با تعویض رژیم که همون حکایت قدیمیه خر و عوض شدن پالونش باشد . اینجوری به غده جمهوری اسلامی نگاه کردن سطحی نگری است. نتیجه این کار غفلت از سایر خطرهای بالقوه است .نمونه اش انقلاب ۵۷ ایران است که تمام نیروها فقط روی سرنگونی شاه متمرکز بودند وخمینی با استفاده ازین غفلت انقلاب رو تبدیل کرد به انقلاب اسلامی. هیچکس نمیتونه ادعای روشنفکری و مبارزه سیاسی داشته باشه ولی اطلاعی از خطرهای بالقوه نداشته باشد با این توجیه که باید روی خطر بالفعل متمرکز شد. انقلاب ۵۷ باید درسی تاریخی باشه برای انقلابیون، چون تو عمل نشون داد بی توجهی مبارزین و انقلابیون به موارد بالقوه هزینه های جبران ناپذیری به بار می آورد و شکست انقلاب حتمی است. به نتیجه این طرز فکر نگاه کنین، استبداد شاه جایش را به استبداد مذهبی داد. مشکل مردم قبل از انقلاب خفقان حاکم بر جامعه بود، و حالابعد از انقلاب فقر،بیکاری،خفقان و.... چرا؟ این مشکلات از کجا آمدند؟ ریشه کجاست؟ جواب بی اطلاعی انقلابیون و مبارزین انقلاب ۵۷ نیست؟ باداشتن چنین تجربه پر هزینه ای٫ که به گمان من باعث پدید آمدن مخوفترین و کثیف ترین حکومت تاریخ بشر شد٬ آیا باز هم باید فقط عمل کرد بدون اطلاع از خطرهای بالقوه؟ دقیقا به همین دلیل نیاز به روشی نو داریم و با توجه به اینکه همه طیفها در انقلاب ۵۷ و جریانات بعدش درگیر بودند و نتیجه مناسبی نگرفتند نوبت میرسه به آنارشیسم که تو ایران نوپاست و تازه نفس و با پتانسیل بالای آزادیخواهی که داره می تواند راهگشا باشد٬ فقط نیاز داره به هماهنگی و اطلاع رسانی مناسب و پایبندی اخلاقی به آرمانهای آنارشیسم. اگر آنارشیستهای ایران بتوانند درست عمل کنند نه فقط ایران به آزادی میرسه بلکه نمونه و امیدی میشه برای آنارشیستهای سایر نقاط که بتونن با سیستم مبارزه کنند به امید آزادی .در کل من بعنوان یک راسیونال آنارشیست نمیتونم چشم رو روی غده های سیستماتیک بزرگ دنیا ببندم تنها به بهانه مبارزه با جمهوری اسلامی چون من خودمو یه مبارز بی وطن میدونم و هرجا که نیاز باشه با هر دولت و سیستمی مبارزه میکنم از مبارزه با جمهوری اسلامی تا امریکا٬ از روسیه تا تونس. همه دنیا وطن منه و من برای چیزی که میدونم درسته مبارزه میکنم.

  بهلول 08.09.2013

۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه

در برابر این حاکمیت، رژیم جمهوری اسلامی، صد در صد خشونت طلبیم




در برابر این حاکمیت، رژیم جمهوری اسلامی، صد در صد خشونت طلبیم : به دفاع مسلحانه معتقدیم, ولی‌ نه اهل قدرتیم, نه تئوری*, شکلِ "دفاع "یا "حمله برای دفاع"(دفاع پیشگیرانه ) ، هر موقعیت به موقعیت تفاوت دارد, و درستی‌ِ عمل بر اساس نتیجه آزادیبخش آن‌، بر اساس یک مساله دقیقِ علمی‌، بررسی و ارزیابی میشود.

*پاینوشت :

منظور از تئوری اینجا بحث‌ها و تز‌ های "انتزاعی"ای هستند که به هیچ شرایط و مشکلاتِ خاص و زنده ی روز اشاره نمیکنند و از پیش به طورِ اصولی خط تعیین میکنند. ما مخالف این نوع تئوری‌ها هستیم چون راهکارِ دقیق باید تا حدودی حداقل بر اساس شرایط و موقعیت‌های خاصِ آن لحظه و روز تعیین بشود.

بلوک سیاه ایران  
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲

۱۳۹۲ شهریور ۱۱, دوشنبه

در محکومیت قتل عام اعضای سازمان مجاهدین خلق "حقوق بشر، حقوق بشر است , بدون هیچ اما و اگری "



هر دو حکومت ایران و عراق در قبال حمله به اردوگاه اشرف مسئولیت مستقیم دارند. برادران قاچاقچی و تروریست سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای تعداد کشته‌شدگان در حمله به پادگان اشرف را ۷۰ نفر اعلام کرد و از کشته شدن این عده ابراز شادمانی نمود که نشان می دهد جمهوری اسلامی در این جنایت و حذف فیزیکی اپوزیسیون نقش اساسی و اصلی را دارد و تابناک هم در دروغی شاخدار این جنایت را به مردم عراق نسبت داد و درهمین راستا به طور کاملا وقیحانه نوشت:   "معاون مریم رجوی به هلاکت رسید
 زهرا قائمی معاون مریم رجوی دبیر گروهک تروریستی منافقین در عراق به دست مردم خشمگین عراق در پادگاه اشرف به هلاکت رسید.دقایقی قبل جمعی از عراقی‌های خشمگین به اردوگاه اشرف محل استقرار گروهک تروریستی منافقین در این کشور حمله کردند و 20 عضو این گروهک را به هلاکت رساندند.این درگیری‌ها کماکان ادامه دارد و نیروهای امنیتی عراق هم قادر به کنترل جمعیت عراقی خشمگین نشده بودند."خوشحالی ارگان های گوناگون برادران قاچاقچی سپاه پاسداران نشان می دهد که در این جنایت نقش دارند و برگی زرینی از جنایت را در دولت اعتدال گرای روحانی به ثبت رساندند و معنای اعتدال اسلامی را نیز فهمیدیم.
همه دولت‌ها حداقل خود را موظف به دفاع از جان و حیثیت شهروندان خود در سرتاسر جهان می‌دانند و حتی اگر کسی از افراد متبوع کشور خودی در کشوری دیگر متهم به ارتکاب جرمی شده باشد، به دفاع از وی برمی‌خیزند بجز ایران که اساسا برای جان انسانها و حرمت انسان ارزشی قائل نیستند . وقتی ایرنی ها ی مهاجر و پناهجو که از جهنم جمهوری اسلامی فرار می کنند و در دریا غرق می شوند جمهوری اسلامی و دولت اعتدال گرای آن سکوت می کند و وقتی ایرانی های دیگر در کمپ اشرف هدف حمله تروریستی قرار می گیرند و کشته می شوند ارگان نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی یعنی برادران قاچاقچی سپاه پاسداران ابراز شادمانی می کند.

 قتل عام  پناهندگان ایرانی ساکن اشرف  که افراد  حفاظت شده تحت کنواسیون چهارم ژنو می باشند را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کنم .قتل عام افراد بي دفاع و غير مسلح و زدن تير خلاص به مجروحان و افرادي كه دستشهايشان از پشت بسته شده است، از بارزترين مصاديق جنايت عليه بشريت است و آمران و عاملان آن بايد محاكمه و مجازات شوند و مسئولیت افراد ربوده شده از کمپ اشرف با جمهوری اسلامی و دولت عراق است و چنانچه مجامع جهانی حقوق بشری و دولتها در این زمینه اقدام نکنند و یا کم کاری کنند  آنها نیز مسئول خواهند بود.

 در درگیری‌های روز یک‌شنبه (۱۰ شهریور) کمپ اشرف  52 انسان تبعیدی غیرمسلح و بی دفاع در اشرف کشته شدند.من از حقوق انسانی آنها و حق حیات و تامین امنیت زندگی آنان به عنوان پناهنده و تبعیدی دفاع می کنم.مبارزه ما با جمهوری اسلامی دلایل حقوق بشری و آزادیخواهی دارد و به همین دلیل کشتار این انسانهای بی دفاع را محکوم می کنیم.  52 نفر انسان غیرمسلح در یکجای جهان قتل عام شدند و من بدون توجه به اینکه چه کسانی بودند آن را محکوم می کنم و پیشاپیش نیز هر انسان دیگری که دچار چنین سرنوشت مشابهی شوند باز از حقوق انسانی آنها دفاع می کنم.

نظام جلالی 03.09.2013

۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

صحبت از پژمردن یک برگ نیست ----- وای جنگل را بیابان می کنند!!!

صحبت از پژمردن یک برگ نیست ----- وای جنگل را بیابان می کنند!!! 

بار دیگر منابع طبیعی این مرز بوم مورد تاراج مسؤلین قرار گرفت،بعد از جنگل تراشی جنگل های مازندران این بار،نوبت جنگل تراشی جنگل های شمال ایران (تالش) با نام نمونه برداری و با مجوز منابع طبیعی و سازمان جنگل ها از جنگل های شهرستان ماسال شد.سال ها پیش با فعالیت و مبارزه جوانان این شهر با شرکت های دولتی مانند شفارود ،این جنگل ها از سوی دولت "صیانت شده" نامیده شدند.                                                                                                                 در روزهای ابتدایی شهریور گزارشاتی مبنی بر صدور مجوز قطع 35 اصله درخت برای نمونه گیری به دوستان فعال سبز رسید اما بیش از 100 درخت توسط پیمانکار سازمان جنگل ها قطع شده بودند که پس از پیگیری روشن شد که 150 تا 200 اصله درختان جوان و باستانی تحت عنوان مجوز سازمان جنگلها، قطع شده اند .
با توجه به اینکه این گونه درختان به سختی تجدید پذیر می باشند باید از ریس این سازمان پرسید نمونه برداری به چه منظور بوده است ؟و چرا از یک گونه درخت در یک محدوده بیش از یک اصله نمونه برداری شده است؟ شاید ایشان هم از ترس کتک خوردن از نماینده منطقه کمک به اشتغال زایی و درآمد زایی کرده اند.قابل ذکر است احتمال ادامه این روند همچنان باقیست و اگر مبارزه و یا تلاشی نشود با عناوین و مجوز های گوناگون هر روز شاهد نابودی قسمتی از جنگل های کشور خواهیم بود .از تمام کسانی که این خبر را می خوانند درخواست می شود با سکوت خود به نابودی این گنجینه ی ارزشمند کمک نکنند.